«اینک به حسین بیاندیش!»
88/8/26 10:48 ع
اکنون به حسین (ع) بیندیش!
حسین را میان حسینیه ها گم کرده ایم
او را میان سینه زدن ها گم کرده ایم
در شب به دنبال خورشید یا در روز به دنبال غیر حسینیم
او را هرگز نیابیم!!!
حسین را لحظه به لحظه می توان دید, حس کرد, وجودش را با وجود خود یکی کرد, اما نه در خواب, نه با دیدن صورت زیبای آن,نه دیدن ابروی کمان آن و.....هرچند همه مظهر جسم پاک و نگه دارنده روح بزرگ و تعالی یافته او است.
بلکه شخصیت, عقاید, تفکر و در مجموع انقلاب و شکوفایی آن حرکت و آرمان گرایی حسین (ع) است.که به هر فرهنگ,جامعه وتاریخ(زمان و مکان) تجلی یافته است و می توان دید که همه و همه وجود او بودکه سینه پر مهر خود را بر تک به تک آنها گشود و پرورش داد تا در انقلابی به رخ همگان کشد.
پس حسین(ع) را در شخصیت او ,عقاید او می توان دید.!!
ای برادر, ،هم مذهب, وقت آن نشده است حسین (ع) را بهتر بشناسیم,او را جدا از این تشنگی ها و عطش ها بشناسیم؟!
وقت آن نشده است تفکر و اعتقاد او را بشناسیم وبه جای الگوهای کوچک و ناقص از این خورشید نورانی وعشق سوزانی و قلبی ایمانی حرف بزنیم و تفکرش را الگو سازی کنیم و برای همگان روشن سازیم واین بزرگی را فریاد بزنیم وبرای همیشه سوار بر مرکب زمان ومکان کنیم که در هر تاریخی با هر چشمی قابل دیدن و با هرقلبی قابل درک شود و مذهبان را غنی تر و روشن تر به بشریت نشان دهیم و به جای کوته فکری ها، دغدغه های خشک و ناچیز وسلیقه ورزی ها و غرض ورزی ها تهی نگرش واقعی حسین(ع) را سر لوحه تفکرمان قرار دهیم!
حسین تشنه ی روح بلند آزادی وتشنه ی رسیدن به آرمان و پایان بخشیدن به مسیر دروغین بنی امیه ی زمان خود بود ! که این تشنگی با آب سیراب نمی گردد!!
این که او را دائماً تشنه نشان می دهیم،او را به دنبال آب ورفع تشنگی نشان می دهیم،
این تفکر را در ذهن متبادر می کند که این عطش ها او را از کوشش وعزم راسخ باز داشته و سستی در وجود او نمایان و قابل تصور می شود.
او تشنه ی وجود خدا وسیراب گشتنش فقط وفقط باانجام رسالتش وپایان دادن به این جنگ اعتقادی است،که همان پیروزی که مورد تأکید (قرآن)است.
"پس اولین نگرش, همان رفتارهایی است که نمی دانیم خود صاحب نام آن را تأیید وامضاء می کند ؟؟
«زنده نگه داشتن راه حسین!!!»
این است مرحله ی دشوار اما هموار برای عاشقان این بزرگ مرد وسالار شهیدان!!! این است برای کامجوی پیروان و دلباختگان بسان علامه طباطبایی ها،خمینی ها و ...تمامی احرار و دوستاران شخصیت،تفکر و ایده ی حسینی که با شناخت عمیق مسیراو, حسین(ع) را به معنای واقعی با چهره ی واقعی درک کنند.
شخصیت و آرمانی که همواره در تاریخ همسفر زمان و مکان بوده است که در نفس کشیدن هایمان حس خواهد شد.
او تشنگی اش را به ما نسپرد،او زجر کشیدنش را به ما نسپرد ،اوغم از دست رفتن عزیزانش را به ما نشان نداد:
رسیدن به آرمان و هدفش که همان انقلاب بزرگ آزادگی و بر اندازی ظلم و جوربود بالاتر و ارزشمندتر از جان عزیزانش بود که چه جان ها برای رسیدن به آن آرمان فدایی کرد و وجود بی مشابه خود را فدای راهش کرد،
این است عهد و پیمان او با خدا این است یا علی گفتن او با خدا ...!
همین ها است که در ذهن ما مقایسه ای برای فهم این اهم و درک هر چه بهتر این انقلاب می دهد.
درک این موضوعات است که به ما :«حسین را- یارانش را- درسش را- اندیشه اش را- تشنگی اش را می فهماند»
تا بیابیم :«حسین شخصیتش را همراه با نهضتش که همان ادامه ی راه او و پیروی از نهضت آرمانی است از همان غروب عاشورا به دست امتش سپرد.»
ای برادر,اندیشمند,او و یارانش رسیدن به هدفشان را حتی به وجود خودشان ارجحیت دادند و این ارزش راه او ونهضتش را نشان می دهد.
که ای اندیشمند ,روشن فکر, بدانیم با زنده نگه داشتن راه او،در حقیقت خودش را زنده نگه داشته ایم چه گفتیم که او تجلی یافته در هدفش وهدفش مظهر اوست.
که ارزش ادامه ی راه او و دنبال کننده ی هدف او به منزله ی شرکت در انقلاب اوست.
«واین است که حسین حسینی می خواهد چرا که راه و هدفش نیاز به حسین و حسینی دارد»
چیزی تا محرم نمانده است بال بگشائید...
یاعلی مدد
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :