«خدا شناسی!»
86/12/23 2:0 ع
بسم الله الرحمن الرحیم
*راه صحیح خدا شناسی
هان ای مردم از این اهریمنان گمراه دوری گزینید که اینان خدا را همانند خود می پندارند و درست مانند کافران اهل کتاب درباره او سخن می گویند بلکه او خدائی است که چیزی همانندش نیست و هم او شنوا و بیناست . چشمها از دیدنش ناتوان است ولی او هر بیننده ای را می بیند ، او دقیق و آگاه است یگانگی و بی همتائی ، جبروت و عظمت ویژه اوست.
اراده و خواست و قدرت و علمش را در سراسر جهان به اجرا نهاده است ، هیچ ستیزه گری را در هیچ امری با او توان ستیزه نیست.
*صفات پروردگار
نه نظیری دارد که با همانندی کند و نه مخالفی می تواند با اوبه ستیز پردازد، همنامی بر او نیست که مشابهش باشد و مانندی ندارد که همشکلش گردد ، ذات او جولانگاه امور قرار نمی گیرد و تحولات و دگرگونی ها تاثیری بر ذات کبریائی اش نمی نهد.
منزلگاه هیچ حادثه ای نمی باشد ، توصیف گران چیره دست قادر به توصیف عظمت و صفات و جلال او نیستند ، اندازه و میزان جبروت او در دلها نمی گنجد، زیرا در جهان هستی همانندی برای او وجود ندارد ، نه دانشمندان با مغزهایشان به او میرسند ، و نه اندیشمندان با اندیشه هایشان ، مگر پژوهشی که پایه اش ایمان به غیب بوده باشد، زیرا خدا با هیچیک از صفات و ویژگیهای مخلوقات وصف نمی شود و او یکتای بی نیاز است.
آنچه در ذهن و اندیشه ها تصور می شود خدا خلاف آنست زیرا چیزی که زیر پوشش اندیشه و ذهن قرار می گیرد و چیزی که در فضا و غیر آن می گنجد معبود نمی تواند باشد.
او در همه اشیاء هست نه بدانگونه که او را احاطه کنند.
او در شیئی نیست ولی نه بدان صورت که آز آنها جدا و غایب و بیگانه باشد.
اگر مخالفی نظیر کارهای او را انجام دهد و یا همانندی با او برابری کند دیگر او خدای توانا و هستی بخش نیست.
ازلیت او از سنخ زمان نیست و اراده اش دارای جهت و سمتی نمی باشد ، بلکه اراده اش همانند سایر صفاتش می باشد نه در گوشه ای از وجودش، از حیطه اندیشه ها نهان است همچنانکه از حیطه ی دیده ها پنهان است بدانگونه که موجودات زمینی نمی توانند او را ببینند و موجودات آسمانی نیز از دیدن او عاجزند، نزدیکی او از کرامت و بزرگواری اوست و فاصله و دوری او عدم توجه اوست.
نه در مکانی جای می گیرد و نه به زمانی محدود می گردد و نه کسی به او فرمان می دهد.
بلندی مقامش نه برای آنست که در اوج آسمانها و فرا آمدنش نه به معنای انتقال است.
آنچه نیست ، ایجاد می کند و موجود را به دیار عدم می فرستد ؛ و این دو صفت(ایجاد کننده و از بین بردن) در چیزی غیر از خدا هیچ وقت پیدا نمی شود.
اندیشیدن در باره او ایمان را نتیجه می دهد ایمان به یک وجود واقعی نه وجود وصفی و اعتباری ، زیرا ذات او روشنگر هر صفتی است نه صفتها بیان کننده و نشان دهنده اوست.
خدا معیار شناخت ارزشهاست نه ارزشها معیار شناخت اوست.
این چنین است خداوندی که همتائی ندارد و چیزی مانند او نیست و هم او شنوا و بیناست.
«در شب عاشورا به یارانم چنین گفتم...»
86/10/28 4:59 ع
بسم الله الرحمن الرحیم
اُثْنِى عَلَى اللّه اَحْسَنَ الثَّناءِ وَاَحْمَدُهُ عَلَى السَّرّاءِ وَالضَّراءِ
اَللّهُمَّ اِنِّى اَحْمَدُکَ عَلى اَنْ اَکْرَمْتَنا بِالنُّبُوُّةِ
وَعَلَّمْتَنا الْقُرْآنَ وَفَقَّهْتَنا فِى الدِّینِ وَجَعَلْتَ لَنا اَسْماعاً وَاَبْصاراً وَاَفْئِدَةً
وَلَمْ تَجْعَلنا مِنَ الْمُشْرِکِینَ. اَمَّا بَعْدُ:
فَاِنِّى لا اَعْلَمُ اَصْحاباً اَوْلى وَلا خَیْراً مِنْ اَصْحابِى
وَلا اَهْلَبَیْتٍ اَبَرَّوَ لا اَوْصَلَ مِنْ اَهْلِ بَیْتىِ
فَجَزاکُمُاللّهُ عَنِّى جَمیعاً خَیْراً.
وَقَدْ اَخْبَرَنِى جَدّى رَسُولُاللّه صلّى اللّه علیه و آله بِاءنّى سَاُساقُ اِلَى الْعِراقِ
فَاَنْزِلُ اَرْضاً یُقالُ لَها عَمُورا وَکَرْبَلا وَفیها اُسْتَشْهَدُ
وَقَدْ قَرُبَ الْمَوعِدُ.
اَلا وَانِّى اَظُنُّ یَوْمَنا مِنْ هؤُلاءِ اْلاَعْداءِ غَداً
وَانِّى قَدْ اَذِنْتُ لَکُمْ فَانْطِلقُوا جَمیعاً فى حِلّ لَیْسَ عَلَیْکُمْ مِنِّى ذِمامٌ
وَهذااللّیلُ قَدْ غَشِیَکُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَملاً وَلِیَاءْخُذْ کُلُّ رَجُلٍ مِنْکُمْ بِیَدِ رَجُلٍ مِنْ اَهْلِبَیْتِى
فَجَزاکُمُاللّه جَمِیعاً خَیْراً وَتَفَرَّقُوا فى سَوادِکُمْ
وَمَدائِنِکُم فَاِنَّ الْقَوْم اِنَّما یَطْلُبُونَنى
وَلَوْ اَصابُونى لَذَهَلُوا عَنْ طَلَبِ غَیْرى
حَسْبُکُمْ مِنَ الْقَتْلِ بِمُسْلِمٍ اِذْهَبُوا قَدْ اَذِنْتُ لَکُمْ
... اِنِّى غَداً اُقْتَلُ وَکُلُّکُمْ تُقْتَلُونَ مَعِى
وَلا یَبْقى مِنْکُمْ اَحَدٌ حَتَّى الْقاسِمِ وَعَبْدِاللّه الرَّضیع
نزدیک غروب تاسوعا و پس از آنکه از طرف دشمن مهلت داده شد (و پس از نماز مغرب ) در میان افراد بنى هاشم و یاران خویش قرار گرفتم و گفتم :
خدا را به بهترین وجه ستایش کرده و در شداید و آسایش و رنج و رفاه مقابل نعمتهایش سپاسگزارم . خدایا! تو را مى ستایم که بر ما خاندان ، با نبوت ، کرامت بخشیدى و قرآن را به ما آموختى و به دین و آیین مان آشنا ساختى و بر ما گوش (حق شنو) و چشم (حق بین ) و قلب (روشن ) عطا فرموده اى و از گروه مشرک و خدانشناس قرار ندادى .
اما بعد: من اصحاب و یارانى بهتر از یاران خود ندیده ام و اهل بیت و خاندانى باوفاتر و صدیقتر از اهل بیت خود سراغ ندارم . خداوند به همه شما جزاى خیر دهد.
جدم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم خبر داده بود که من به عراق فرا خوانده مى شوم و در محلى به نام (عمورا) و یا (کربلا) فرود آمده و در همانجا به شهادت مى رسم و اینک وقت این شهادت رسیده است به اعتقاد من همین فردا، دشمن جنگ خود را با ما آغاز خواهد نمود و حالا شما آزاد هستید و من بیعت خود را از شما برداشتم و به همه شما اجازه مى دهم که از این سیاهى شب استفاده کرده و هریک از شما دست یکى از افراد خانواده مرا بگیرد و به سوى آبادى و شهر خویش حرکت کند و جان خود را از مرگ نجات بخشد؛ زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کارى نخواهند داشت ، خداوند به همه شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند.
«فرازهایی از دعای عرفه ام ...»
86/9/29 2:59 ص
اَلّلهمّ انّی اَرغَب الیکَ ، و اَشهد بالرّبوبیّة لَک ، مقّرا باَنّک رَبّی ، وَ اَنّ الیکَ مردی
ای خدا من (به لقایت) اشتیاق دارم ، و به ربوبیت معترفم و میدانم که تو پروردگار منی و بازگشت من بسوی تو است ...
الّلهمَ اَجعَلنی اَخشاکَ کانّی اَراکَ ، وَ اَسعدنی بتَقویکَ و لا تشقنی بمَعصیتک و خرلی فی قَضائک
وَ بارک لی فی قَدَرکَ حَتّی لا اُحِبّ تَعجیلَ ما اَخّرتَ و لا تاخیرَ ما عَجّلتَ
ای خدا به من مقام خشیتی عطا کن که گویا تو را میبینم و مرا به تقوا سعادت بخش و به عصیانت شقاوتمند مگردان .
و قضا و قدرت را بر من خیر و مبارک ساز تا آنچه برایم دیر میخواهی زودتر دوست ندارم و آنچه زودتر میخواهی دیرتر
مایل نباشم .
الهی اطلبنی برحمتک حتی اصل الیک و اجذبنی بمنک حتی اقبل علیک،الهی ان رجائی لا ینقطع
عنک و ان عصیتک کما ان خوفی لا یزایلنی و ان اطعتک فقد دفعتنی العوالم الیک ، و قد اوقعنی
علمی بکرمک علیک ، الهی کیف اجیب و انت املی ، ام کیف اهان و علیک متکلی
ای خدا مرا به درگاه رحمتت بطلب تا به تو واصل شوم ، و به جاذبه ی احسانت مجذوبم کن تا یک جهت روی دل بسوی تـــو
کنم ای خدا هرگز امیدم از تو قطع نمیشود هرچند نافرمانیت کنم ، چنان که ترس تو از دلم زایل نمیشود هرچند نافرمانیت کنم
چنان که ترس تو از دلم زایل نمی گردد هر چند اطاعتت کنم . مرا همه عالم بسوی تو آورد . و آگاهیم به بزرگواریت مرا به
درگاه تو کشانید ، ای خدا چگونه خوار شوم با آنکه توکل و اعتمادم بر تو است .
اِلهى اُحْصى عَدَداً وَذِکْراً اءَمْ اَىُّ عَطـایاکَ اءَقُومُ بِها شُکْراً
مـعـبـود مـن کـدامـیـک از نعمتهایت را بشماره درآورده و یــــاد کنم یا براى کدامیک از عطاهـــــایت به سپاسگزارى اقدام کنم
وَهِىَ یا رَبِّ اَکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعآدّوُنَ اءَوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ ثُمَّ
در صورتى که آنها اى پروردگار من بیش از آن است که حسابگران بتوانند آنها را بشمــــــــارند یا دانش حافظان بدانها رسد
ما صَرَفْتَ وَدَرَاءْتَ عَنّى اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ اءَکْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لى
سپس اى خــــــــدا آنـچـه را از سختى و گرفتــــــارى از من دور کرده و باز داشتى بیشتر بوده از آنچه برایم آشکـــــار شد
مِنَ الْعافِیَةِ وَالسَّرّآءِ وَاَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهى بِحَقیقَةِ ایمانى وَعَقْدِ
از تـنـدرسـتـى و خـوشى و من گـــــــــواهى دهم خدایا به حقیقت ایمـــــــــان خودم و بدانچه تصمیمات یقینم بدان بسته است
«چهل روز گذشت...»
85/12/18 9:42 ع
بسم رب الحسین(ع)
چهل روز گذشت.........
چهل روز گذشت و داغ ما کهنه نشد
انگار داغ دلها باز تازه شده
نمیدونم باید تسلیت گفت یا تبریک........
ولی باید به صبر زینب به او که جز زیبائی و عشق چیزی ندید تبریک گفت!
انگار که بوی کربلا می آید
دل من که هوای کربلا داره دل شما چی؟؟؟
قربون پرچم سرخت اقا جون....
آقا جون بذار ببینم....
چونکه من فقط شنیدم....
دیگه خسته شدم از بس عکس شش گوشه خریدم..........
یک حسین است یک جهان عاشق....
اگه منو رها کنی کسی برام نمی مونه
همه درها بسته به روم غیر در همین خونه
آقا بی تو می میرم.....
پر خسته نشستم من
روی بامت مزن سنگم
دل من کربلا میخواد
خدا میدونه دلتنگم....
عشق من!می میرم اخر از غم تو.....
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا
یاعلی
«سیمای امام حسین(ع)درقرآن»
85/12/1 1:16 ص
بسم رب الحسین(ع)
ده حدیث ،امام حسین(ع)در قرآن:
*?) «وَفَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیمٍ»
«واورا در ازای قربانی بزرگی باز رهانیدیم»
از امام رضا(ع) روایت شده است که فرمودند:
منظور از ذبح عظیم در آیه فوق امام حسین(ع) است
?-صافات/???
?-عیون اخبار الرضا/جلد?-ص???
*?)منهال میگوید:به خدا در دمشق بودم که دیدم سر بریده ی حسین بالای نیزه این ایه را تلاوت کرد:
«اَم حَسِبتَ اَنَّ اصحابَ الکَهفِ و الَّرقیمِ کانُوا مُن آیاتُنا عَجَباً»
«آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از ایات عجیب ما بودند؟»
و فرمود:شگفت تر از مثل اصحاب کهف حکایت کشته شدن و حمل (بر نیزه شدن)سرمن است
?-الکهف /?
?-تاویل الایات
*?) «وَسَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوااَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُون»
«وانانکه ظلم و ستم کردند بزودی خواهند دانست که به چه کیفر و دوزخ انتقامی بازگشت می کنند»
درمقاتل معتبری آمده است هنگامی که سر امام حسین (ع)را جدا نمودند و بر نیزه زدند آیه فوق را تلاوت می نمود.
1-شعراء/277
2-تفسیر برهان:ج?-ص???
*?) «وَمَن یُطِعِ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخشَ اللهَ و یَتَّقهِ فاُولیکَ هُمُ الفائِزُونَ»
«و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند و از خدا بترسیدو از مخالفت فرمانش بپرهیزد چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند
رسول خدا ضمن حدیثی می فرماید:سعادتمند آنانند که از دوستان و پیروان حسین(ع)هستند به خدا سوگند ایشان روز قیامت پیروز و نیک بختند.
?-نور/??
?-همان:ص???
*?)امام علی (ع) در حدیثی فرموده اندکه این آیه درمورد ما نازل شده است.
« وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فی عَقِبِهِ »
یعنی « و او آن را کلمه ای پاینده در نسلهای بعد از خود قرارداد » . یعنی امامت در نسل حسین (ع) تا روز قیامت پاینده است.
1- الزخرف /28
2- تفسیر برهان،3/???
*?)امام باقر (ع) این آیه را تلاوت نمود:
« اَنَا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذینَ امَنوُا فِی الْحَیاةِ الدّنْیا وَ یَوْمَ یَقوُمُ الْاَشْهادُ ». قال: « الحُسَیْنُ بْنُ عَلی (ع) قُتِلَ وَ لَمْ یُنْصَرْ بَعْدُ » ثم قال: «وَاللهِ لَقَدْقُتِلَ قَتَلَةُ الْحُسَیْنِ (ع) وَلَمْ یُطْلَبْ بِدَمِهِ بَعْدُ»
امام باقر این آیه را خواند « ما البته پیامبران خود و اهل ایمان را هم در دنیا یاری می دهیم و هم روز قیامت که گواهان (به شهادت) برخیزند ».
فرمود:« مقصود حسین بن علی (ع) است که کشته شد و هنوز کسی به یاری او برنخواسته است » سپس فرمود:« بخدا سوگند هم? قاتلان امام حسین (ع) کشته شدند، اما تاکنون کسی به خون خواهی سیدالشهداء (ع) برنخاسته است ».
1- الغافر /51
2- تفسیر برهان، 4/101
3- براساس روایاتی خون خواه سیدالشهداء(ع) حضرت ولی عصر (عج)میباشد.
*?)امام صادق(ع) درمورد این آیه:
« فَنَظَرَ نَظْرَةً فِی النُّجومِ فَقالَ اِنّی سَقیمٌ »
یعنی « پس ابراهیم نگاهی به ستارگان افکند و گفت:من بیمارم ».
قال: « حَسِبَ فَرِأی ما یَحِلُّ بِالْحُسَیْنِ (ع) »
فقال: « اِنّی سَقیمٌ لِما یَحِلُّ بِالْحُسَیْنِ (ع) »
فرمود: «او بر مصائبی که بر حسین (ع) فرود می آید اندیشه نمود و گفت:من از آنچه بر حسین (ع) فرود می آید بیمار گشته ام.»
?- الصافات / 88-89
2- العوالم، 17/ ??
*?)امام صادق (ع) در مورد این آیه:
« اَلّذینَ اُخْرِجوُا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقِّ اِلّا اَنْ یَقوُلُوا رَبَّنا اللهُ » .
فرمود: « نَزَلَ فی عَلیٍ وَ جَعفرٍ وَ حَمزةٍ وَ جَرَتْ فِی الْحُسَیْنِ بنِ عَلیٍّ (ع) وَ التَّحِیَّةُ وَ الْاِکْرامُ ».
امام صادق (ع) دربار? این آیه « کسانی که بنا حق از خانه و شهر خود آواره شدند فقط به خاطر آن که می گفتند: پروردگار ما خدای یکتا است». فرمود: « این آیه دربار? علی و جعفر و حمزه نازل شد و در حسین بن علی تحقق یافت، بر همگی آن گرانمایگان درود و سلام باد »
1- الحج / 40
2- بحارالانوار، 44/ 219
*?)حضرت امام جعفر صادق (ع) در مورد این آیه:
« وَ اِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ بِأیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ »
( آن دختران زنده بگور شده پرسیده شود که به کدامین گناه کشته شدند؟ ) فرمود: « این آیه دربار? امام حسین (ع) نازل شده است».
?- التکویر/ 8-9
2- العوالم، 17/ 98-99
*??) «ثُمِّ رَدَدنا لَکُم الَکَرَّه عَلَیهِم و اَمدَدنکُم...»
«آنگاه شما را بروی انها بر گردانیم و بر انها غلبه دهیم...»
امام صادق(ع) فرمودند:اولین کسی که در رجعت بر گردانده میشود امام حسین(ع) است.....
?-اسراء/?
?-الحسین فی القران:ص??به نقل از بحارالانوار
*حدیثی از امام صادق (ع)دررابطه با امام حسین(ع):
عَنِ الصّادِقِ عَنْ آبائهِ علیهم السلام قال : قالَ ابوعَبْدِاللهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیّ علیهما السلام : «اَنَا قَتیلُ الْعَبَرَةِ لا یَذْکُرُنی مُوْمِنٌ اِلّا اسْتَعْبَرَ»
امام صادق علیه السلام از آباء گرامی خود از امام حسین علیه السلام نقل می کند که فرمود : « من کشته گریه ام . هیچ مومنی مرا یاد نمی کند مگر اینکه گریان می شود.»
امالی صدوق 118
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا....
یاعلی
«زیارت عشق»
85/11/24 12:35 ع
بسم رب الحسین(ع)
زیارت عاشورا تجدید عهد همه روزه پیرو حسین(ع)با مولای خویش است که همراه با تولی و تبری است و خط فکری و سیاسی زائر را در برابر دوستان و دشمنان اسلام و اهل بیت ترسیم می کند و اعلام سلم و صلح با موافقان حسین(ع)و اعلان جنگ با دشمنان حق است
زیارت عاشورا ولایت خون و برائت شمشیر است و تسلیم دل و یاری در صحنه است تا عشق درونی به جهاد بیرونی بیانجامد
زیارت عاشورا منشور تولی و تبری نسبت به جریان حق و باطل در همه جا و همه زمانهاست
و این حداقل ابراز عشقی است برای ما مدعیان عشق حسین (ع)که هر روز دهان خودمون رو با این زیارت زیبا زیارت عشق خوشبو کنیم.
تا به حال به معنای زیبای زیارت عاشورا فکر کردید....!
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ
سلام بر تو اى ابا عبداللّه سلام بر تو اى فرزند
رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللَّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا
رسول خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده اش سلام بر تو اى
بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ
فرزند امیر مؤ منان و فرزند آقاى اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه
سَیِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ
بانوى زنان جهانیان سلام بر تو اى که خدا خونخواهیش کندو فرزند چنین کسى و اى کشته اى که انتقام
الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکُمْ
کشته گانت نگرفتى سلام بر تو و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر شما همگى از جانب
مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ
من سلام خدا باد همیشه تا من برجایم و برجا است شب و روز اى ابا عبداللّه
لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلى
براستى بزرگ شد سوگوارى تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر
جَمیعِ اَهْلِ الاِْسْلامِ وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصیبَتُکَ فِى السَّمواتِ عَلى
همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در آسمانها بر
جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ
همه اهل آسمانها پس خدا لعنت کند مردمى را که ریختند شالوده ستم و بیدادگرى
عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ وَاَزالَتْکُمْ عَنْ
را بر شما خاندان و خدا لعنت کند مردمى را که کنار زدند شما را از مقام مخصوصتان و دور کردند شما را از
مَراتِبِکُمُ الَّتى رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها وَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ
آن مرتبه هائى که خداوند آن رتبه ها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمى که شما را کشتند
ادامه زیارت...
کلمات کلیدی :
«داستان سفیر پادشاه روم»
85/11/18 12:9 ص
بسم رب الحسین(ع)
از حضرت زین العابدین (ع)روایت شده که:
چون سرامام حسین(ع)را نزد یزید آوردند،همواره مجلس میگساری تشکیل می داد و سر مقدس حسین(ع)را مقابل خودمی گذاشت.
یکی از روزها فرستاده پادشاه روم که خود هم از اشراف و بزرگان روم بود به مجلس یزید در امد و گفت:ای پادشاه عرب این سر کیست؟
یزید گفت:تو را با این سر چه کار است؟
گفت:من وقتی نزد پادشاه خود بر می گردم هر چه دیده ام از من میپرسد و دوست دارم داستان این سر و صاحب آن را برای او بگویم تا در شادی و سرور با تو شریک باشد
یزید گفت:این سر حسین بن علی بن ابیطالب است.
رومی گفت:مادرش کیست؟
گفت:فاطمه دختر رسول خدا(ص)
نصرانی گفت:اف بر تو و دین تو! دین من بهتر از دین شماست،زیرا پدر من از نبیره های داوود بوده و بین من و او،پدران بسیاری فاصله هستند و نصرانی ها مرا بزرگ می شمارند و خاک پای مرا برای تبرک بر می دارد،برای اینکه من از اولادهای داوود هستم.
ولی شما فرزند دختر پیغمبر خود را می کشید،درصورتی که بین او و پیغمبر شما یک مادر بیشتر فاصله نیست.این چه دینی است که شما دارید!پس از ان به یزید گفت:آیا داستان کنیسه ی حافر را شنیده ای؟گفت:بگو بشنوم.
آن مرد نصرانی گفت:بین عمان و چین،دریائی است که عبور از آن یکشال مسافت است و در آن دریاهیچ آبادی و جود ندارد،بجز یک شهرکه در وسط آب قرار گرفته و هشتاد فرسنگ درهشتاد فرسنگ زمین زیرآن شهر است و در روی زمین شهری بزرگتر از آن نیست و از آن شهر یاقوت و کافور به ممالک دیگر حمل می شود و درختمهای آنجا عود و عنبر است
این شهر در تصرف نصاری است و هیچ پادشاهی جزپادشاه نصرانی ها در آن دست ندارد درآن شهر؛کنیسه های(1) بسیاری است و بزرگترن آنها،کنیسه ی حافر است و در محراب آن حقه ای از طلاآویخته شده در آن حقه سُمی است که می گویند این سُم الاغی است که عیسی بر آن سوار شده اطراف آن حقه را با پارچه های حریر آیین بسته اند و در هر سال جماعت زیادی از نصاری از راههای دور به زیارت آن کنیسه می آیند و اطراف آن حقه طواف میکنند و آن را می بوسند و آنجا حاجات خود را از خداوند میخواهند
آری!نصاری چنین میکنند و عقیده ی آنها همین است درباره ی آن سُم که گمان دارند سُم الاغی است که عیسی پیغمبر آنها بر آن سوارشده.ولی شما پسر پیغمبر خود را می کشید!
لابارَکَ الله فیکُم و لا فی دینکُم
یزید گفت:این نصرانی را بکشید که مرا در مملکت خود رسوا نکند.نصرانی چون احساس کشته شدن نمود،به یزید گفت:آیا مرا می کشی؟
گفت :اری .گفت:پس بدان که:
دیشب پیغمبر شما را در خواب دیدم و به من فرمود:ای نصرانی تو از اهل بهشتی.من از این بشارت تعجب کردم.اینک مـــــی گویم:
«اَشهَدُاَن لا اِلهَ اِلاٌَ اللهُ واَشهَدُ اَنٌَ مُحَمٌَداً رَسُولَ الله».
پس از آن سر مقدس حسین(ع)را برداشت و به سینه چسباند و آن را بوسید تا کشته شد.
خدایا!بهمون توفیق بده که از شیعیان واقعی باشیم
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا....
پله...پله...تا خدا!به روز شد:کلام مولا امیرالمومنین(ع)
یاعلی
..................................................................
1.کنیسه: محلی است که نصاری برای عبادت اختصاص می دهند و در عبادتگاه آنهاست
«آثار و نتایج نهضت عاشورا»
85/11/14 7:38 ع
بسم رب الحسین(ع)
فرارسیدن دهه فجرانقلاب اسلامی بر تمامی فجر آفرینان مبارک باد
تقارن ایام محرم اقا اباعبد الله الحسین(ع) با دهه فجر انقلاب اسلامی مطمئنا برای خیلی ها که بودند و حماسه آفرینی ها رو دیدند، تداعی تاثیر پذیری ها و الهام گیری هااز نهضت امام حسین (ع)و عاشورااست
اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم حادثه عاشورا بدون شک از عظیم ترین رخدادهائی بوده که در طول تاریخ بشر رخ داده و مسلمان و غیر مسلمان را با ارزشهای متعالی آشنا ساخته و هر اندازه مسلمانان و انسانها با درسهای این نهضت اشنا شدند از اون بهره بیشتری بردند و به همون اندازه از اون در زندگی خودشون تاثیر گرفتند ،روحیات و عملکرد امام حسین(ع)و یاران ایشان در فکر و زندگی مسلمان در طول تاریخ نهفته است
شهادت مظلومانه سید الشهداء و یارانش در کربلا تاثیر بیدارگر و حرکت افرین داشته و خونی تازه رو در رگهای جوامع اسلامی دوانده،حتی در همان سفر اسارت اهل بیت نیز تاثیرات سیاسی این حادثه رو در اندیشه های مردم اشکار کرد تا انجا که گفته شده گروهی از اسرا را که به شام می بردند چون به تکریت رسیدند مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین(ع)ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند
از نهضتهای شیعی پس از عاشورا، می توان انقلاب توابین،انقلاب مدینه،قیام مختار و قیام زیدو....را نام برد. تا ثیر حماسه ی عاشورا را در انقلابهای بزرگی که در طول تاریخ بر ضد ستم انجام گرفته چه در عراق و ایران و چه در کشورهای دیگر نباید از یاد برد
«فرهنگ شهادت و انگیزه جهاد و جانبازی که در انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبهه ها جلوگر بود گوشه ای از این تاثیر پذیری است. شعار« نهضت ما حسینیه رهبر ما خمینیه»که در مبارزات ملت مسلمان ایران بر ضد طاغوت طنین افکن بود و نیز شور حسینی جبهه های رزم ایران گواه روشن تاثیر گذاری کربلا در قرنها پس از آن حماسه مقدس است»
برگرفته شده از کتاب فرهنگ عاشورا با کمی دخل و تصرف
برخی از تاثیرات حماسه عاشورا از این قرار است:
1.قطع نفوذ بنی امیه بر افکار مردم
2.احساس گناه و شرمساری در جامعه بخاطر یاری نکردن حق و کوتاهی در ادای تکلیف
3.فرو ریختن ترسها و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم
4.رسوائی یزیدیان و حزب حاکم اموی
5.بیداری روح مبارزه در مردم
6.تقویت و رشد انگیزه های مبارزاتی انقلابیون
7.پدید آمدن مکتب جدید اخلاقی و انسانی (ارزشهای نوین عاشورائی و حسینی)
8.پدید آمدن انقلابهای متعدد با الهام از حماسه کربلا
9.الهام بخشی عاشورا به همه نهضتهای رهائی بخش و حرکتهای انقلابی تاریخ
10.تبدیل شدن کربلا به دانشگاه عشق و ایمان و جهاد و شهادت برای نسلهای انقلابی شیعه
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا...
یاعلی
«اشکواره امام زمان(عج)بر امام حسین(ع)»
85/11/10 12:43 ص
بسم رب الحسین(ع)
در زیارت آقا امام حسین(ع)سری عظیم نهفته که اگر سری نبود ملائک برا زیارتش نوبت بندی نمی شدندو محبین برا یک لحظه زیارت پاکش حاضر نبودند این همه سختی رو تحمل کنند و یا حتی اسیر و شکنجه شوند و یا دست و پا و چشم فدا کنند و یا حتی دست از جان بشویند
اینکه چه اسراری در زیارت ارباب و عشق به اون نهفته است خدا می داند و امام زمان (عج)
به دلم افتاده امشب از امام زمان(عج)بگم از حرفهای دل حجه ابن الحسن(عج) در مصیبت سید الشهداء...بیاید اززبان ایشون به اقا سلام بدیم و حرفای دلمون رو بزنیم
امام زمان تنها وارث بر جای مانده از امام حسین،ادامه دهنده راه او،احیا کننده حق امام حسین(ع) ،زائر همیشگی و مرثیه خوان دلسوخته و داغدار امام حسین (ع) است
اوست که به دیده بینای امامتش لحظه به لحظه عاشورا و حماسه افرینی های عاشورائیان را می بیند و تلخی مصیبت شان را همیشه درکام جان دارد
اوست که رنج غربت و تنهائی امام حسین (ع)،سوزتشنگی طفلان خردسال،و داغ جانکاه شهادت یاران و فرزندان امام حسین(ع)را بیشتر از هرکس احساس میکند
اوست که درد اسارت فرزندان رسول الله را می فهمد و سوزش تازیانه و سیلی را بر صورت یتیمان کربلا درک می کند سنگینی اهانت ها و شماتت ها و بی حرمتی های اهل بیت را با روح و جان خود لمس می کند
اوست که ازسر درد می نالد و خطاب به جد بزرگوار خویش امام حسین(ع)در زیارت ناحیه مقدسه می گوید :
سلام بر تو ای مولای من! من به سوی تو رو کرده ام و امید رستگاری در پیشگاه تو دارم
سلام بر تو!سلام کسی که به حرمت توآشناست و در ولایت و دوستی تو اخلاص می ورزد و با محب تو به سوی خدا تقرب می جوید و از دشمنان تو بیزار است
سلام کسی که قلبش از مصیبت تو جریحه دار و اشکش به هنگام یاد تو جاری است
سلام کسی که در غم عزای تو مصیبت زده و اندوهگین و سر گشته و بیچاره گشته است
سلام کسی که اگر با تو در کربلا می بود با جانش از تو در مقابل شمشیر ها محافظت می نمود و نیمه جان ناقابلش را برای حفظ تو به چنگال مرگ می بخشید و در پیشگاهت جهاد می کرد و جان و تن و دارائی و فرزندان خویش را فدای تو می کرد
«پس اگر روزگاران مرا تاخیر انداختند و تقدیر الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با انانکه با تو جنگیدند بجنگم و با انانکه به دشمنی تو بر خاستند به دشمنی بر خیزم!در عوض هر صبح و شام بر تو ندبه و زاری می کنم و بر تو به جای اشک خون گریه می کنم و از روی حسرت بر تو و از سر سوز و تاسف بر مصیبتهای که بر تو وارد گشت تا ان زمان که در اثر سوز جانفرسای مصیبت و غصه جانکاه و اندوه فراوان جان سپارم»
«وَفَدَیناهُ بِذِبحٍ عَظیمٍ» واو را در ازای قربانی بزرگی ،باز رهاندیم«صافات آیه107»
از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود:منظور از ذبح در آیه فوق امام حسین (ع)است
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا....
«طواف عشق»
85/11/9 12:43 ص
بسم رب الحسین(ع)
السَلامُ عَلَیک یا عَبد الصالِح
المُطیعُ لله و الرَسولُ یا اباالفَضل العَباس
چون کمر بهر طواف عشق بست .....در طواف اولش افتاد دست
دور دوم در مطاف یاورش.....شد فدای دوست دست دیگرش
دور سوم خون به جای اشک خورد.....تیر دشمن آمد و بر مشک خورد
دور چارم داشت عزم ترک سر.....کرد پیش تیر ،چشمانش سپر
دور پنجم از عمود آهنین.....گشت سرو قامتش نقش زمین
گشت در دور ششم از تیغ تیز.....عضو عضو قطعه قطعه ریز ریز
دور هفتم داده بود از کف قرار.....خویشتن را دید در آغوش یار
با زبان حال میگفتش بتول.....آفرین عباس من حجٌت قبول
پس حسین آمد در آغوشش گرفت.....این سخن آویزه گوشش گرفت
کای ابوفاضل فدایت یاورت.....مادرم زهراست جانا مادرت
دستت از تن شد جدا رعنا گلم.....سرو باغ مرتضی جان و دلم
چشمهای تو بخون آغشته است.....شرمسارم من لبانت تشنه است
سر به زانویم گذارای نازنین.....سرو بستان دل ام البنین
درکنار تو کمر بشکسته ام.....بی تو عباسم به غم بنشسته ام
بی تو چون سوی مدینه رو کنم.....بی تو چون جان و دلم خوشبو کنم
گر بپرسد مادرت حال تو را.....شرم دارم گویم احوال تو را
چشم بگشود آن علمدار شرف.....گفت با مولا و سردار شرف
کای عزیز جان زهرا یا حسین....زینب بستان طاها یا حسین
سر چه باشد تا که درپایت نهم....دست چه بود که در راهت دهم
چشم تا باز است در آن پا بنه.....نقش جان در ساحل دریا بنه
گر بپرسد مادرم حال مرا.....پرسد از تو اصل احوال مرا
گو بپای عشق من جان داده است.....جان به قصد وصل جانان داده است
لیک دارم خواهشی از سرورم.....عذرخواهی از جناب اصغرم
یا باب الحوائج
*اللهم ارزقنا زیاره الحسین فی الدنیا و الاخره
التماس دعا...
یاعلی
لیست کل یادداشت های این وبلاگ :